با ظهور مدرنیسم و هجوم فرهنگهای غیربومی و الگوی مصرف جهان پیشرفته به کشور، فرهنگ شهرنشینی جدید در تضاد با فرهنگ سنتی قرار گرفته و فرهنگ نوگرایی و تجددطلبی جایگزین فرهنگ اصیل و سنتی شده است که این امر بحران بیهویتی در شهرها و بخصوص در بافت تاریخی شهرها ایجاد نموده و سبب هجوم خانوارها به نواحی جدید و رهاسازی نواحی تاریخی شده است.
شهر یزد همچون سایر شهرهای ایرانی با الگوبرداری از مناسبات شهرهای اروپایی، به سرعت با ساختار اجتماعیـ اقتصادی و نمادهای فرهنگی خود بیگانه شد و بهتدریج تلقی مردم آن از مفهوم شهر تغییر کرد. ساخت و سازهای بیرویه، تخریب در سطح وسیع، زشتی منظرهای جدید بحران بیهویتی در این شهر ایجاد کرد. بهعبارتی علاوه برآنکه پیوند و ارتباط فکری و فرهنگی با گذشته قطع شد، شهرسازان نیز ارتباط خود را با هویت تاریخی، دانش و فرهنگ گذشته قطع کردند و شهرسازی مدرن را در اطراف بافت تاریخی شهر رواج دادند و بدین ترتیب بحران بیهویتی ایجاد گردید و ژرفای فاجعه هنوز روشن نشده است.
دراین مقاله ضمن تشریح بحران بیهویتی در شهر یزد و عوامل مصنوعی و انسانی موثر بر آن، توسعه پراکنده و بیسامان شهر، عدم انطباق شهر تاریخی با شهر جدید، پراکندگی عناصر شهری و فعالیتهای عمومی و گسترش لجام گسیخته شهر با بررسی اسناد، مطالعات میدانی و مصاحبه بررسی شده است.
نتایج نشان می دهد گسترش شهر یزد و رونق بازار اراضی شهری و فراموشی بافت تاریخی موجب بحران هویت در بافت تاریخی شده و مولفههای مصنوعی و انسانی که در گذشته به شهر هویت میبخشید و آهنگ شهری را کنترل و ویژگیهای خود را در شهر منعکس میکرد امروز در شکلگیری هویت شهری تأثیر چندان ندارد.
واژگانکلیدی: بحران هویت، مدرنیسم، نمادهای فرهنگی، شهرهای تاریخی، یزد.
(این مقاله مشترکا با آقای دکتر حسین کلانتری برای همایش ملی هویت ایرانی ارسال شده است که مورد پذیرش قرار گرفته است)